معنی به جور - جستجوی لغت در جدول جو

به جور

فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از به گوی — تصویر به گوی

(پسرانه)

خوش سخن، دارای گفتار نیک، نام شخصیتی در منظومه ویس و رامین

فرهنگ نامهای ایرانی

تصویری از بهداور — تصویر بهداور

(پسرانه)

آنکه به درستی داوری می کند

فرهنگ نامهای ایرانی

تصویری از به جای — تصویر به جای

دربارۀ، درحق، برای مثال پدر به جای پسر هرگز این کرم نکند / که دست جود تو با خاندان آدم کرد (سعدی - ۱۶۸)

فرهنگ فارسی عمید

(اَ قا)

مناسب و لایق و شایسته و سزاوار. (ناظم الاطباء) (از اشتینگاس)

لغت نامه دهخدا

تصویری از بی جوهر — تصویر بی جوهر

ناهنرمند و نادان و بیعقل

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از به قول — تصویر به قول

به گفته ی

فرهنگ لغت هوشیار

بخاریی را گویند که در هوای گرم از زمین بر خیزد بسیاری و سختی گرما. یا ایام باحور. ایام باحورا روزهای گرم هفت روزند که اولشان نوزدهم نموز است

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از با سور — تصویر با سور

نوعی از بیماری مقعد و بینی، جمع بواسیر

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از بی زور — تصویر بی زور

ضعیف، کم زور، بی نیرو

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از بی جگر — تصویر بی جگر

بی جرات و بیمناک، بزدل

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از به جهت — تصویر به جهت

برای، به شوند

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از بچه حور — تصویر بچه حور

پریزاد

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از به قوت — تصویر به قوت

به نیرو به خود

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از به مرور — تصویر به مرور

کم کم آرام آرام

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از بی جگر — تصویر بی جگر

((جِ گَ))

ترسو، بدون رنج و زحمت

فرهنگ فارسی معین

تصویری از بی شور — تصویر بی شور

بی علاقه

فرهنگ واژه فارسی سره

تصویری از بهنجار — تصویر بهنجار

عادی، طبیعی، نرمال، معمولی

فرهنگ واژه فارسی سره

تصویری از به زور — تصویر به زور

اجباری

فرهنگ واژه فارسی سره

تصویری از به وفور — تصویر به وفور

فراوان، بسیار

فرهنگ واژه فارسی سره

تصویری از به قول — تصویر به قول

به گفته

فرهنگ واژه فارسی سره

اجبار

فرهنگ واژه مترادف متضاد

تصویری از به روز — تصویر به روز

Uptodate

دیکشنری فارسی به انگلیسی

تصویری از به روز — تصویر به روز

à jour

دیکشنری فارسی به فرانسوی

دورتر دوردست، پایین

فرهنگ گویش مازندرانی

بی مزه، از میل انداختن، امساک در پذیرفتن، ابا کردن، بی مزه، از میل انداختن، امساک در پذیرفتن، اباکردن

فرهنگ گویش مازندرانی

تصویری از به روز — تصویر به روز

актуальный

دیکشنری فارسی به روسی

تصویری از به روز — تصویر به روز

aktuell

دیکشنری فارسی به آلمانی

تصویری از به روز — تصویر به روز

актуальний

دیکشنری فارسی به اوکراینی

تصویری از به روز — تصویر به روز

aktualny

دیکشنری فارسی به لهستانی

تصویری از به روز — تصویر به روز

最新的

دیکشنری فارسی به چینی

تصویری از به روز — تصویر به روز

atualizado

دیکشنری فارسی به پرتغالی

تصویری از به روز — تصویر به روز

aggiornato

دیکشنری فارسی به ایتالیایی

تصویری از به روز — تصویر به روز

actualizado

دیکشنری فارسی به اسپانیایی

تصویری از به روز — تصویر به روز

up-to-date

دیکشنری فارسی به هلندی